چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۰:۰۰
۰ نفر

هانیه ورشوچی - مریم محمود خواه : می‌توان همانند اول سال در پایان سال تحصیلی نیز جشنی با عنوان کتاب برپا کرد، کتاب‌های درسی را گرفت و کتاب‌های خواندنی و جالب برای فصل تابستان به بچه‌ها هدیه داد

امتحانات تمام شده، شب و روز بیدار ماندن و فشارهای درسی طول سال نیز همچنین، حتی شاید امروز کارنامه‌ها نیز داده شده است و استرس دیدن نمره‌ها نیز جای خود را به بی‌خیالی داده، اما یک چیز تمام نشده است و آن اینکه تو هنوز هم در جویها و کوچه‌های پشت مدرسه کتابهای تکه تکه شده‌ای را می‌بینی یا که نه معلمی را می‌بینی که هنوز خاطره آن روز را که شاگردش در جلوی رویش کتاب را پاره کرد از یاد نمی‌برد و دلشکسته است.

شاید آن‌روز آن معلم با چراهای بسیاری برخورد اما بی‌جواب ماند. حال آنکه کتاب نمی‌داند تاوان کدام گناه را پس می‌دهد و نمی‌داند صاحب گناه کیست ومتهم کدام است؟ درواقع همان کتابی را که روزهای اول مدرسه نازپرورده به مدرسه می‌آمد در روزهای آخر تبدیل به شئیی می‌شود که دانش‌‌آموزان پاره کردن و سوزاندنش را افتخاری می‌دانند.

 برای اینکه پیش دوستانشان خودی نشان دهند. چگونه می‌توانیم این رفتار دانش‌آموزان را توجیه کنیم؟ کدام علل و عوامل را می‌توان در بروز این رفتار دخالت داد؟ دکتر بابک سعیدی «مدیر مرکز مشاوره آروین شگرف» در بررسی و ارزیابی این عمل 5 علت را عنوان می‌کند:

 1 – نوعی قانون‌شکنی همراه با هیجان‌خواهی- آغاز دوره جوانی، عبور از دنیای کودکی و نوجوانی، نیاز به هیجان را افزون می‌سازد. هیجان‌هایی کنترل نشده که تحت سیطره و نظارت شناخت عقلانی، منطقی و واقعی نبوده و تاثیرپذیری از تفکر علمی و اجتماعی ندارد.

 بسیاری از این جوانان، به سادگی تحت تاثیر محرک‌های بیرونی دست به اقدام‌هایی قانون‌شکنانه می‌زنند که در چارچوب قوانین و ضوابط اجتماعی، تعریفی مدون و جاری پیدا نکرده است.

 پاره کردن و یا آتش زدن کتاب‌های درسی، در قوانین موجود اجتماعی، مدون نشده و برای آن مجازاتی تعیین نشده است اما در عرف ما، عملی غیرمعمول و ناهنجار تلقی می‌شود. عده‌ای از جوانان تحت تاثیر هم‌گروه‌های سنی خود، دست به پاره کردن و یا سوزاندن کتاب‌های درسی می‌زنند که در نگاه آنان، میل به هیجان و عبور از خط قرمزهای معروف اجتماعی است.

2 – جایگزینی رفتاری ناشی از فشارهای موجود درون خانواده – روابط نامعقول، تعارض‌ها و تضادهای موجود بین والدین و فرزندان، فشارهای تعلیم و تربیتی وارد بر فرزندان، آنان را به واکنش رفتار جایگزینی می‌کشاند. عده‌ای از این جوانان، مشکلات و فشارهای روحی خود را با پاره‌کردن و یا سوزاندن کتاب‌های درسی تسکین می‌دهند.

 3 – جایگزینی رفتاری ناشی از فشارهای انجام شده توسط معلمان و دبیران – واکنش رفتار جایگزینی، فقط در پاسخ به فشارهای والدین، بروز نمی‌کند. بیشتر دانش‌آموزانی که اقدام به نابود کردن کتاب‌های درسی می‌کنند، عملی انتخابی انجام می‌دهند. تمایل این افراد برای نابودسازی کتاب‌هایی که دبیرانی سختگیر و بیگانه با دنیای شاگردان و... داشته‌اند، بیشتر است.

 4 – عدم علاقه و یا نیاز به درس و یا ادامه تحصیل – هر چند که این مورد نیز تا حدی به جایگزینی رفتاری شبیه است، اما بعضی از دانش‌آموزان، بر این اندیشه هستند که درس و درس‌خواندن برای آنها، سود و فایده‌ای نداشته و خروج از دنیای آموزشی و ورود به دنیای اشتغال، نوعی پیروزی و آزادی است که با پاره‌کردن و یا سوزاندن کتاب‌های درسی قطعی و نهایی می‌شود.

 5 – عدم وجود ارزش برای نگهداری از کتاب (ضعف در وجدان اخلاقی) – بسیاری از بایدها و نبایدها، از همان دوران کودکی شکل می‌گیرند. وجدان اخلاقی مجموعه‌ای از قوانین ذهنی است که در بعضی از خانواده‌ها و فرزندان آنان که اقدام به نابودی کتاب درسی می‌کنند، تکامل نیافته است. این دانش‌آموزان، از انجام این عمل هیچ نوع احساس ناراحتی و آزردگی نمی‌کنند.

 مصطفی نوری کلاس دوم راهنمایی است. کتابی را در دستش لوله کرده و در پاسخ به این سؤال که بعد از امتحان با کتاب‌هایش چه می‌کند، می‌گوید: من تمام کتاب‌هایم را پاره می‌کنم زمانی که کتاب‌هایم تمام شده دلیلی نمی‌بینم که کتاب‌هایم را نگه دارم. دلم می‌خواهد تابستان بدون کتاب و درس بگذرد و حتی نمی‌خواهم چشمم به کتاب‌های درسی‌ام بیفتد.

 پسرک شیطانی که در کنارم ایستاد و به صحبت‌های دوستش گوش می‌کند، می‌گوید: من هر امتحانی را که تمام می‌کنم کتاب‌هایم را از شیشه به داخل دفتر می‌اندازم. با این کار هم نشانه‌گیری‌ام را به دوستانم نشان می‌دهم و هم کلی می‌خندیم.

 رادمهرورز معاون یکی از مدارس راهنمایی پسرانه، در پاسخ به سوال ما سری تکان می‌دهد و می‌گوید: متاسفانه این مسئله به صورت اپیدمی در بین بچه‌ها شایع شده، بارها دیده‌ام دانش‌آموزانی که پس از پایان هر امتحان کتاب‌هایشان را پشت مدرسه‌ها و خیابان‌های اطراف برده و می‌سوزانند. بیشتر بچه‌ها کتاب‌ها را به گوشه‌ای از مدرسه پرت می‌کنند. ما با این دسته مشکلی نداریم. مدرسه کتاب‌ها را جمع‌آوری و ساماندهی می‌کند. اما شکل بد قضیه زمانی است که بچه‌ها (مخصوصاً سال سومی‌ها) کتاب‌ها را در مقابل معلمان پاره می‌کنند.

 این نوعی توهین به حساب می‌آید. البته ما قبل از امتحان به آنها گوشزد می‌کنیم و موارد لازم را توضیح می‌دهیم. حتی گاهی آنها را تهدید می‌کنیم که اگر کسی چنین کاری انجام دهد مردود اعلام می‌شود.

 یکی دیگر از کارهایی که برای جلوگیری از این وضعیت پیشنهاد می‌کنیم این‌ است که برای آمدن به امتحان اصلاً کتاب با خودشان به مدرسه نیاورند. مهرورز مشکلات مالی و خانوادگی، تحریک دوستان، ضعیف بودن بعضی از دانش‌آموزان در بعضی از دروس و خلاصی آنها از درسها پس از امتحانات و نزدیک شدن تابستان و عدم انگیزه کافی برای درس خواندن و نگهداری از کتابها را انگیزه‌های این دانش‌آموزان می‌داند.

یوسفی مشاور یکی از مدارس نیز در این‌باره می‌گوید: پاره کردن کتاب گناهی دیگر است که برخی از نوجوانان و جوانان به خاطر سهل‌انگاری ما در عدم فرهنگ‌سازی صحیح برای استفاده از کتاب و همچنین پاسخگویی به تمام فشارهایی که در طول سال به آنها آمده است، انجام می‌دهند.

دکتر سنگری «مؤلف کتابهای آموزش و پرورش» در این خصوص می‌گوید: پاره کردن کتاب حادثه‌ای نیست که صرفاً پس از امتحان رخ دهد و با این پدیده در میان‌ سال نیز مواجه هستیم در واقع می‌توان عناصر و عوامل دخیل در این امر را از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد.

خشم ناگهانی نیاز به تخلیه درونی دارد. این امر هنگامی رخ می‌دهد که فرد خشمگین می‌شود. ممکن است هرچه را دم دستش باشد از جمله کتاب پاره کند، این اتفاق به کرات در دوران کودکی اتفاق می‌افتد.

 هنگامی که کودک 3 تا 7 سالش است در اولین مرحله که کتاب را به دستش می‌دهی با کتاب بازی می‌کند یا نقاشی می‌کند اما پس از گذشتن زمانی کوتاه ممکن است کتاب را پاره کند و از این پاره کردن لذت ببرد در واقع این امر به نوعی به فرد کمک می‌کند که خشم درون خود را بیرون بریزد. وی می‌افزاید: در سطوح بالاتر این رفتار ناشی از عواملی است از قبیل اینکه فرد درس را نمی‌فهمد و به نوعی درس برایش سنگین و دشوار است به همین دلیل از ناراحتی یا عصبانیت کتاب را پاره می‌کند. یا اینکه کتاب آنقدر جذابیت کافی را نداشته و دانش‌آموز نمی‌تواند با کتاب ارتباط برقرار کند.

 دکتر سنگری به عامل دیگری اشاره کرده و می‌گوید: ممکن است شخصی که درس مربوطه را تدریس می‌کند مطلوب دانش‌‌آموزان نباشد. گاه عدم علاقه به معلم سبب شود خشم خود را به هر چیزی که به معلم منسوب است نشان دهد، مثل کتاب.

 محمد حاجی غلامی از بعضی از معلمانش که بین بچه‌ها فرق قائل می‌شوند، بدش می‌آید و فکر می‌کند با این کار عقده‌هایش را خالی می‌کند. وی عناصر تأثیرگذاری مثل دشواری امتحان یا ناکامی در امتحان را نام برده و می‌گوید: دانش‌آموزی که از جلسه امتحان بیرون می‌آید، آن قسمت کتاب را که سؤال طرح نشده است پاره می‌کند. یا اینکه آنقدر امتحان را خوب داده که احساس می‌کند دیگر به کتاب نیازی ندارد و آن را دور می‌اندازد.

 وی یکی از عوامل این کار را به خاطرات دانش‌آموز نسبت می‌دهد و می‌گوید: ممکن است زمانی که این کتاب دستش بوده ناکامی برایش اتفاق افتاده است که نه معلم و نه به درس مربوط است. به طور مثال شما اگر با خودکاری سر جلسه حاضر شوید و امتحانتان را خوب ندهید دیگر با آن خودکار سر جلسه حاضر نخواهید شد.

به طور کلی تجربه تلخ یا هر حادثه و اتفاقی که در ما ذهنیت منفی ایجاد کند ممکن است واکنشهای اینچنینی نسبت به آن اتفاق بیافتد. دکتر سنگری خاطرنشان می‌سازد: ایجاد فضای آموزشی مناسب از مهم‌ترین نکات است، همچنین یاد‌آور می‌شود ساماندهی به وضعیت فرم کتابها و شیرازه بندی آنها و طراحی جلد طوری که بتوان کتاب را دوباره مورد استفاده قرار داد و بتوان این کتابها را برای سال بعد نیز استفاده کرد، می‌تواند یک راهکار باشد.

روح‌ا... خلیلی ارجمندی ناظم مدرسه راهنمایی پسرانه پیشنهادی در این مورد ارائه داده است. به پیشنهاد او بهتر است همانند جشن اول سال که برای دانش‌آموزان برگزار می‌شود جشنی به نام جشن کتاب هم برایشان برگزار شود تا بچه‌ها کتابهای درسی خود را تحویل دهند و به جای آن کتاب‌های خواندنی و جالب برای فصل تابستان دریافت کنند. به نظر او این مسئله هم برای دانش‌آموزان ناهنجار و هم برای صرفه‌جویی در سرمایه‌های ملی تأثیر بسیار زیاد دارد.

 درواقع می‌توان جلوی حادثه را از همان اول گرفت. اما هر چه کتاب را ورق می‌زنی عمق فاجعه را بیشتر درک می‌کنی درواقع احساس می‌کنی با شدتی و نفرتی هر ورق کتاب پاره شده است یا که اگر قشنگ و زیبا فکر کنی و بخواهی به حوادث دنیا زیبایی ببخشی می‌بینی از شوق اینکه طرف نمره خوب می‌گیرد با چه شوقی تمام صفحات را از هم جدا کرده است.

یک کتاب کوچک، یک کتابی که روزی در اول سال برای جلد کردنش کتابفروشی‌ها را می‌پیمودی تا بهترین جلد را انتخاب کنی حال کدام معلم و دبیر و استاد یا که نه کدام درس سخت تصویر کتاب را برایت بد کرده است خدا می‌داند. اکنون دلت می‌خواهد از ورق سوراخ شده‌اش جور دیگر به دنیا نگاه کنی، شاید دلت می‌خواهد بتوانی در آن جشنی را ببینی که برای کتاب برگزار شده است که در آن به جای کتابت کتابی نو می‌گیری آن زمان راحت‌تر نگاه می‌کنی.

کد خبر 24694

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز